کد مطلب:301677 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:241

زهرا یکی از علل آفرینش


در این موضوع اخبار بسیاری از فریقین شیعه و سنی روایت شده است كه به موجب آنها ثابت می شود حضرت صدیقه علیهاالسلام سبب آفرینش عالم بوده است، همانگونه كه پدر بزرگوارش، امیرالمؤمنین و حسنین علیهم السلام علت خلقت بوده اند. ما برخی از اخبار مربوط به این موضوع را در بخش اول در ذیل آیات شریفه ذكر كردیم و اینك حدیثی در اثبات این مطلب كه راوی آن ابوهریره است:

«قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لما خلق الله تعالی آدم اباالبشر و نفخ فیه من روحه، التفت آدم یمنه العرش فاذا فی النور خمسة اشباح سجدا و ركعا. قال آدم: هل خلقت احدا من طین قبلی؟ قال: لا یا آدم.

قال: فمن هولاء الخمسه الاشباح الذین اراهم فی


هیئتی و صورتی؟ قال: هولاء خمسة من ولدك، لولا هم ما خلقتك، هولاء خمسه شققت لهم خمسة اسماء من اسمائی، لولا هم ما خلقت الجنة و النار، و لا العرش، ولا الكرسی، ولا السماء و لا الارض و لا الملائكة، و لا الانس، و لا الجن.فانا المحمود و هذا محمد، و اناالعالی و هذا علی، و انا الفاطر و هذه فاطمة، و انا الاحسان و هذالحسن، و اناالمحسن و هذالحسین.

آلیت بعزتی ان لا یاتینی احد بمثقال ذرة من خردل من بغض احدهم الا ادخله ناری، و لا ابالی یا آدم. هولاء صفوتی بهم انجیهم و بهم اهلكهم فاذا كان لك الی حاجة فبهولاء توسل. فقال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: نحن سفینه النجاه، من تعلق بها نجی و من حاد عنها هلك، [1] فمن


كان له الی الله حاجه، فلیسال بنا اهل البیت». [2] .

«رسول خدا فرمود: هنگامی كه خدای تعالی حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افكند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و ركوع مشاهده كرد، عرض كرد: خدایا قبل از آفریدن من، كسی را از خاك خلق كرده ای؟ خطاب آمد: نه، نیافریده ام. عرض كرد: پس این پنج شبح كه آنها را در هیئت و صورت همانند خود می بینم چه كسانی هستند؟

خدای تعالی فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمی آفریدم، نامهای آنان را از اسامی


خود مشتق كرده ام (و من خود آنان را نامگذاری كرده ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را می آفریدم و نه عرش و كرسی را، نه آسمان و زمین را خلق می كردم و نه فرشتگان و انس و جن را.

منم محمود و این محمد است، منم عالی و این علی است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشری اگر به مقدار ذره ی بسیار كوچكی كینه و دشمنی هر یك از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ می افكنم... یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاك هر كس وابسته به حب و بغضی است كه نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتی می خواهی، به آنان توسل كن.

ابوهریره می گوید، پیامبر اكرم در ادامه ی سخن فرمود: ما پنج تن كشتی نجاتیم، هر كس با ما باشد، نجات یابد، و هر كس كه از ما روگردان شود هلاك گردد. پس هر كس حاجتی از خدا می خواهد پس به وسیله ی ما اهل بیت از حضرت حق تبارك و تعالی مسئلت نماید».

این روایت را شیخ الاسلام حموینی در فرائد حافظ خوارزمی در مناقب و چند تن دیگر از دانشمندان اهل سنت نقل كرده اند. همچنین دانشمندان بزرگ شیعه این حدیث شریف را روایت نموده اند، [3] و با بررسی آن بطور خلاصه، می توان به شش مطلب و یا شش منقبت


پی برد، كه هر یك از پنج تن در آن مناقب و فضائل بطور یكنواخت و همردیف، مشترك هستند.

مطلب اول: خلقت پنج تن و انوار آنان قبل از آفرینش آدم بوده است و غیر از روایت مذكور احادیث بسیاری نیز از فریقین شیعه و سنی در این باره وارد شده است. از رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به مدت زمانی كه پنج تن قبل از آدم بوجود آمده اند روایاتی منقول است كه در برخی دو هزار سال و در بعضی به طور مختلف ذكر گردیده است كه گمان می رود این ارقام تقریبی است نه قطعی (و یا اینكه به اعتبارات مختلف است).

مطلب دوم: پنج تن سبب و علت آفرینش بوده اند.

مطلب سوم: اسامی آنان از نام خدای تعالی مشتق شده است.

مطلب چهارم: جزای دشمنی و كینه توزی نسبت به آنان سوختن در آتش قهر الهی است.

مطلب پنجم: پنج تن برگزیدگان حضرت حق تبارك و تعالی هستند و هلاك و نجات هر بشری، وابسته به حب و بغضی است كه نسبت به آنان دارد.

مطلب ششم: هنگام حاجت خواستن از خدای تعالی باید آنان را وسیله استجابت دعا قرار داد و به آنان متوسل شد.

با توجه به این شش مطلب كه بیان شد اگر اشخاصی واجد این شش منقبت بوده باشند می توان معتقد بود و یقین كرد كه آنان یك بشر عادی نیستند، افرادی كه خدای تعالی از همان ابتدای خلقت به


آدم ابوالبشر معرفی و نشان داده است كه علت خلقت تو و اولاد تو اینان هستند، اگر حاجتی داری باید به در خانه ی اینان بروی، اینان برگزیدگان من هستند، من خود اینان را نامگذاری كرده ام. بنا بر آنچه گفته شد، پنج تن در شش منقبت مذكور هیچ فرقی با یكدیگر ندارند و در این مورد هیچ تفاوتی میان پیامبر اكرم، علی و حسنین علیهم السلام با حضرت صدیقه علیهاالسلام وجود ندارد. همه در این مناقب هم رتبه و یكنواخت و هم درجه هستند، اگر چه از جهات و اعتبارات دیگر ممكن است قائل به فضلیت و برتری برخی بر بعضی باشیم. مثلا پیامبر اكرم منصبی دارد كه دیگران ندارند.

اگر در شان پنج تن بجز این شش منقبت نبود، همردیف بودن آنان در این مناقب نشان می دهد كه: هر یك از پنج تن، از همه ی پیامبران، از همه ی صدیقین، از آدم تا خاتم خلاصه از جمیع مخلوقات خدای تبارك و تعالی افضل و برترند. زیرا اگر آنها آفریده نمی شدند، این خوان رحمت، و این سفره ی خلقت گسترده نمی شد. هر كس كه به عالم هستی پا نهاده است، یعنی هر بزرگی، هر شریفی، هر نبیی، هر وصیی، هر خلیفه ای، هر امامی، هر عالمی كه به وجود آمده است، در حقیقت كنار سفره ی رحمت آنها نشسته و از وجودشان برخوردار گشته، و نان خور و پرورش یافته و عائله ی رحمت و بركت وجود پنج تن بوده است. از این جهت است كه حضرت سجاد علیه السلام در یكی از ادعیه ی شریفه اش كه ائمه را معرفی می كند می فرماید:

«نحن رحمة من استرحمك، و غوث من استغاث بك».


«مائیم رحمتی كه مردم از تو می طلبند، ماییم غوث و پناه كسی كه از تو پناه می جوید».

آری آنان در پیشامدها پناه، و در طلب حوائج ملجا همه ی مردم هستند. انبیا- از آدم تا خاتم- در هنگام مشكلات و طلب حاجت به آنان متوسل شده اند و از آبرومندی آنان در نزد خدا حاجت روا گشته اند. آنها محترمند، معظمند، معززند، علت خلقتند، برگزیدگان خدا هستند، و با توجه به اینكه پنج تن در مناقب گفته شده، هم درجه و همردیف هستند، حضرت صدیقه علیهاالسلام نیز در این مورد كوچكترین فرقی با پدر بزرگوارش نداشته است.



[1] مضمون «نحن سفينه النجاه، من تعلق بها نجي و من ححاد عنها هلك» در بسياري از روايات با الفاظ مختلف ضبط گرديده است، كه از جمله آنها حديث معروف: «مثل اهل بيتي فيكم مثل سفينه نوح، من ركبها نجي و من تخلف عنها غرق (او هلك)» مي باشد.

حديث سفينه را در مصادر ذيل مي توانيد ببينيد:

معجم كبير طبراني ج 3/ 45، 46/ ح 2637، عيون الاخبار (ابن قتيبه) ج 1/ 211، مستدرك حاكم ج 3/ 151، تاريخ بغداد ج 12/ 91، المعارف (ابن قتيبه) ص 252، حليه الاولياء ج 4/ 306، كنزالعمال ج 12/ 98 ح 34169، 34170، منتخب كنزالعمال ج 5/ 92، نظم درر السمطين 235، فرائدالسمطين ج 1/ 37 36/ ح 1، ذخائر العقبي ص 20، مناقب ابن مغازلي ص 132، كفايه الطالب ص 234، شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 1/ 218، مجمع الزوائد ج 9/ 168، احياء الميت ص 113، الصواعق المحرقه ص 282، رشفه الصادي ص 79، درالسحابه ص 268، ينابيع الموده 27.

لازم به ذكر است كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ديگر امامان معصوم را نيز به «كشتي نوح» تشبيه فرموده اند.

در روايتي به نقل از ابن عباس آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به علي عليه السلام فرمودند: «مثلك و مثل الائمه من ولدك بعدي مثل سفينه نوح، من ركب فيها نجا، و من تخلف عنها غرق». (فرائدالسمطين ج 1/ 244/ ح 517).

يعني: «اي علي مثل تو و مثل ائمه ي پس از من كه فرزندان تو هستند مثل «كشتي نوح» است، هر كس كه بر آن كشتي سوار گردد نجات مي يابد و هر كس كه از آن تخلف ورزد غرق مي شود».

[2] فرائدالسمطين ج 1/ 37 36/ ح 1، ارجح المطالب ص 461، الغدير ج 2/ 300، 301.

[3] مراجعه بفرماييد به: بحارالانوار ج 27/ 5.